استدلال آبدوغی

 روزی سوار تاکسی شدمُ راننده در مورد کار خانمها خارج از خانه با مسافر خانمی در حال بحث بود.او اصرار می کرد که خانمها نباید کار کنند چون مردرابرای کارساخته اند(استدلال های آبدوغی) وخانم هم انکارمی کرد و از اینکه ۴۰ نفر آقا زیر دستش کار می کردندخیلی خوشحال بود.راننده  رو به آقایی که کنار ان خانم نشسته بود کرد و پرسید:

شما نظرت چیه؟

او هم بدون مقدمه گفت که با خانم هم عقیده هستم!!

آقای راننده هم بلافاصله بعد از اینکه آن دو نفر پیاده شدند شروع کرد به فحش دادن که ...

بعد هم به من گفت:شما چی؟؟

من هم گفتم با این فحش هایی که شما دادین من غلط بکنم با نظر شما مخالف باشم!!!!!

شما چه نظری دارید؟؟؟؟!

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:36 ب.ظ

شجاع باش نظر تو بگو ترسو

[ بدون نام ] یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ب.ظ

من هم با اون خانم هم عقیده هستم البته حق با راننده هم بود البته خانمها هم باید بیرو ن از خانه کار کنند که اجتماعی بشن البته باید کار خانه ره هم انجام بدن البته.....

روح اله یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ب.ظ http://bidad.persianblog.com

باحال بود

[ بدون نام ] دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:12 ق.ظ

سلام. بابا اون رانندهه دیگه انجا نیست، نترس!
سعید هست، علیرضا هست، ابی، آرمین، من و ... دیگه نترسی ها، خب!!

اگه مردی همه اون حرفایی که اون روز به من می گفتی رو بنویس.

خلاصه داداش من یکی که لصتم، البته با مخ !!!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:40 ب.ظ

یادم رفت اسممو بنویسم، آقا شهرام آقا هستم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ب.ظ

شماحتی اگر از اون آقای محترم یه عالمه بد و بیراه می شنویدید باید از حق ما خانمها دفاع می کردید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد