نمی دونم تا حالا با کسی برخورد داشتین که به طور غیر مستقیم تو کاره فلکه باشه یا نه. با یه آقایی در مورد کار و زندگی و این جور چیزا صحبت می کردم. ازم پرسید که چی خوندی و چی کار می کنی. گفتم مهندسی می خونم و دارم درباره فلان چیز تحقیق می کنم. بعدش گفت دامادم قبلا تاکسی می روند بعد به سرش زد رفت مهندسی نفت خوند و بعد درسش استخدام یه شرکت نفتی شد. درآمدش اما بدجور کم شد. حالا داره به این فکر می کنه که دوباره تاکسی رونی کنه. منم گفتم به به. بعد دوباره شروع کرد که آره کارایی مثه نجاری و بنایی و "اصولا همه کارای مهندسی" درآمدشون خیلی خوبه. فکر کنم یه کم دیگه ادامه می داد منو با خاک یکسان می کرد.
من مدتها بود که تا این اندازه حال نکرده بودم. وقتی شنیدم که پگاه به فینال حذفی رسیده و تیمای اول جدول رو همشونو لوله کرده اشک شوق تو چشمام حلقه زد. یه بار دیگر شیرمردان خطه سرسبز گیلان با همت و غیرت رشتیشون نشون دادن که می تونن یک حال هر چی ملوانی رو بگیرن و دو دوباره بیشتر حال ملوانی ها رو بگیرن و سه قله های افتخار رو یکی پس از دیگری طی کنن. در این راستا اینجانب بر آن شدم که از همه دوستان دعوت کنم در کامیونیتیه پگاه کامیونیته که توسط من در آینده نزدیک درست خواهد شد عضو بشن. (منتظرم ببینم بازی فینال چطور میشه). بنابراین ازتون خواهش می کنم در روز بازی فینال در حالی که شعار زیر رو فریاد می زنین در ورزشگاه حضور داشته باشین.
نه بارسلون نه میلان فقط پگاه گیلان
سعید جان محض اطلاعت بگم که این مربی تیم پگاه با تیم شهید قندی یزد مریی گری رو یاد گرفت
به قول شاعر: یارب روا مدار که "پگاه" معتبر شود....
من کاملا بی طرفانه میگم که در کشوری که رییس جمهورش آن و مدیر عاملش این و کارشناس نفتش یکی مثل من باشد... فینالیست هم میشود...
همه چیزمان به همه چیزمان می آید. من هم رفتم که راننده تاکسی بشم.
ابراهیم جان مثل همیشه متین و عالی بیان کردی هرچند کوردلانی مثل نویسنده این مطلب سخیف ;-) متوجه این نکات بدیهی نیستند. در اینجا لازم است به خود اجازه دهم و با قسمت آخر نظر حضرت عالی مخالفت کنم. شما از جمله بهترین کارشناسان نفتی جهان که نه ولی قسمت شمال غربی اتاق ۶۱۹ هستید ;-)
تورج جان منم با نظر تو موافقم. فکر کنم همه ما من جمله ابی از بهترین مهندسان درجه سوم جهان اسلام هستیم.
جان سعید پای جهان اسلام رو به این مباحثات باز نکن ;-)