واسه تیم دوست داشتنیم پگاه

هنوزم خوشحالم با اینکه می دونم پگاه باخته. حالا می تونم دوباره با افتخار بگم تا فینال جام حذفی رفتیم. می تونم به جرات بگم بازیکنا همه سعی شون رو کردن اما برای بار اول به همچین جایی رسیدن خداییش استرس داره. اگه یه مسابقه عادی لیگ بود مطمئن باشین که پگاه می برد کما اینکه این کار رو با تمام تیمهای بالای جدول کرده بود.
شادیی که پگاه تو این مدت واسه خیلی از مردها و زنهای شمالی به ارمغان آورد رو من تا بحال جایی ندیده بودم. مطمئنم هنوز اونایی که شیرینی هر چند کوتاه مدت پیروزی تیمشونو حس کرده بودن هنوز این تیم رو دوست دارن و فصل بعد با انرژی بیشتری این تیم رو حمایت می کنن.
واسه پگاه الان فقط این باید مهم باشه که تنها با اتکا به خودش بدون کمک دیگران و بدون هیچ زد و بندی با اقتدار تا این مرحله اومد و خوب هم اومد. واسه منم فعلا همین کافیه که بدونم خواب خوشی قبل مسابقه به چشم حریف نیومده.
فقط و فقط ای کاش پگاه تجربه بیشتری داشت. امیدم به اینه که همچین تجربه ای رو تو سالهای آینده به دست بیاره.
استقلال هم خلاصه تونست یکم به خودش بیاد. ایشالا که نماینده خوبی واسه فوتبال ایران تو آسیا باشه. به بعضی ها هم تبریک می گم این پیروزی رو. می دونم زیاد تو این مدت استرس داشتن و خواب و خوراک نداشتن. حق هم داشتن وقتی 4 تا می خورن یه بار و می بازن دوبار. ;-)

نظرات 8 + ارسال نظر
تورج سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:37 ق.ظ

البته من هم برای مردم دوست داشتنی گیلان خوشحالم. هرچند تا اینجای کار هم یک مربی مازندرانی توانست پگاه رو از اون وضع اسف بار اوایل فصل نجات بده که خوب نمی دونم گیلانی های عزیز چه احساسی نسبت به این قضیه دارند. ولی خداییش تیم خوبیه پگاه.

تورج سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ب.ظ

راستی خدا رو شکر کنید استقلال "یکم به خودش آمد" وگرنه معلوم نبود جای ۳ تا چند تا میخوردید ;-) در مورد اون باختن ها هم نوش جونتون، می دونم که تا ۵۰ سال دیگه مردم در گیلان راجع به اون سالی حرف می زنن که پگاه استقلال رو برد، ولی همین فردا استقلالیها یادشون میره که با کی تو فینال بازی داشتند. واسه همینه که خوشحالم استقلال واسه دو سه نسل در گیلان خاطره درست کرد.

سعید سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:13 ب.ظ

واسه استقلال البته بهتره که زود این شکست ها رو فراموش کنه تا روحیه شون حفظ بشه. امیدوارم این به خودش اومدنا ادامه دار باشه و مثه دفعات قبلی نرن تو آسیا هی ببازن ;-)

تورج سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:10 ب.ظ

منظورت از دفعات قبل اون سه باری که استقلال توی آسیا قهرمان شد که نیست؟ ;-)

روحی سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:44 ب.ظ http://bidad.persianblog.ir

آقا من و علی وکیلی محو تبلیغات پیراهن پگاه شده بودیم: دوغ.. کشک... ماست.... بستنی...
ولی سعید جان آخرش که چی؟ تو هم ۳۰۰ تومن من هم ۳۰۰ تومن حتی علی نادری هم ۳۰۰ تومن...

علیرضا شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:43 ق.ظ

سعید جان راستی مربی جدید تیم ختافه هم تعیین شد.گفتم مطلع باشی.

ابراهیم یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:03 ق.ظ http://4pe.blogsky.com

واقعا متن نوستالژیک زیبایی بود. احتمالا موقع نوشتنش یاد گیلان سرسبز و باقی قضایا بودی. من ضمن تبریک دوباره نایب قهرمانی پگاه محبوب و در راستای سخنان روحی عزیز خواستم بگم که دوغ کفیر وقتی از دور و پشت پیراهن بازیکنان خوانده ( ناخوانده) میشد در نظر اول کمی چشمهای من را گرد کرد امّا بعد فهمیدم که خطای دید بوده و کلا تیم پگاه تیم مودبی است مثل خودت سعید جان.

تورج دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:00 ب.ظ

البته فوتبال نگاه کردن ابراهیم احتمالا ناشی از گیر افتادن در اهواز و یک مشکل فیزیولوژیک در یکی از بخشهای ایشان بوده است وگرنه این بشر یک بار با اومد فوتبال وسط بازی تازه فهمید اسم این بازی فوتباله!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد