سفر

من از سفر برگشته ام و استادم هم همینطور.او از سه کتابی می گویدکه خوانده است درساحل فلان جا٬‌درهوایی دلپذیرولابددرکنارمی ای و معشوقی٬و من به این فکر می کنم که اتفاقا من هم یک کتاب خواندم در نمازخانه ی ترمینال جنوب همراه با بوی  خوش جوراب مسافران٬وقتی که مجبور بودم پنج ساعت زمان تاحرکت اتوبوس رابکشم!خدایاکرمت راشکرکه سفر پخته می کند آدم را و خسته نیز هم!!!