پیرمرد روزنامه خوان

در راه خانه تا کارپیرمردی سوار اتوبوس می شود که وضع ظاهری مرتبی داردومثل جوانها تیپ می زند!هرروزصبح روزنامه به دست وارداتوبوس می شود و روی صندلیی می نشیند که پشتش به راننده است.هر ازگاهی سرش راازروزنامه بلند می کند وازمناظرطبیعی داخل اتوبوس حظ می برد و دیدی می زند تا  خدای ناکرده کسی از قلم نیفتد! فکر می کنم  امروز روزنامه مطلب قابل توجهی نداشت یا شاید هم جنس خیلی  خیلی لطیفی در اتوبوس بود!!!!!  
نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:06 ب.ظ

سلام به ۴ pe فکر نمی کنید خیلی خودتونو تحویل گر فتید

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:07 ب.ظ

خوب که چی؟

آقا شهرام آقا شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ب.ظ

تو چی کار داری به زندگی مجردی و خصوصی یک مرد پیر خسته و تنها ! تو خجالت نمی کشی؟ از این روزها برای تو هم هست ها!

[ بدون نام ] یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:40 ب.ظ

نه که خودت وقتی تو اتوبوس یا جای دیگه هستی فقط جلو پاتو نگاه می کنی و از مناظر طبیعی هم فقط درخت و گنجشک و آسمون رو دید می زنی .نمی خواد دیگه به پیرمرد گیر بدی.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:54 ب.ظ

خدا چشم رو برای نگاه کردن داده دیگه الان نگاه نکنه پس کی نگاه کنه

[ بدون نام ] شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:20 ب.ظ

افسشث

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد