جایی یک جملهی قصار خواندم از پل نیومن در مورد اسکار به این مضمون که: "خیلی وقت پیش بردن اسکار حادثهی مهمی بود. ولی درست مثل دنبال کردن یک زن زیباست.سالها دنبالش میدوی، بعد که دلش نرم شد آن وقت میگویی خیلی خسته ام!" این مرا یاد همکلاسی دانشگاهم انداخت که با تلاش زیاد به دخترها شماره می داد و وقتی آنهابه خوابگاه زنگ می زدنند، با آن لهجهی شیرین جنوبی اش می گفت:" ببین خانوم! مو اصلا وقت نداروم!" |